RankBrain یک الگوریتم هوش مصنوعی است که توسط گوگل برای بهبود نتایج جستجو ایجاد شده است. این الگوریتم توانایی تحلیل و فهمیدن معنای کلمات جستجوی کاربران را دارد و به همین دلیل، نتایج دقیق تر و بهتری را ارائه میدهد. قبل از اینکه این الگوریتم وارد صحنه شود، گوگل به دنبال صفحاتی میگشت که حاوی کلمات دقیق جستجوی کاربر بودند و با توجه به این کلمات، نتایج را نشان میداد. اما با ورود رنک برین، گوگل به جای مطابقت کلمات، سعی کرد نتایج را بر اساس مفهوم جستجوی کاربران نشان دهد و به این دلیل، توانست نتایج دقیقتری را ارائه دهد. این الگوریتم از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی بهره میبرد و با تکیه بر این تکنولوژیها، بهبود مستمری را در نتایج جستجوی گوگل به ارمغان آورده است. در ادامه، میتوانید با نحوه عملکرد رنک برین و تاثیر آن بر روی سئو، بیشتر آشنا شوید.
معرفی بیشتر:
قبل از رنکبرین، تمامی الگوریتم گوگل به صورت دستی کدگذاری میشد، اما با ورود RankBrain، الگوریتم به صورت خودکار تغییرات لازم را در خود اعمال میکند. رنکبرین با توجه به کلمات کلیدی، اهمیت و رتبهبندی برای مواردی مانند تعداد و کیفیت بکلینکها، تازگی و طول محتوا، اعتبار دامنه و… تغییرات میدهد و به نتیجهای دقیقتر و بهتر میرسد. سپس با توجه به بازخورد کاربران، اگر الگوریتم بهبود یافته رضایت کاربران را جلب کرد، الگوریتم آن را به کار میگیرد و در صورت عدم رضایت، به الگوریتم قبلی بازمیگردد. در یک آزمایشی، این الگوریتم با دقت ۱۰ درصدی بیشتر از مهندسان گوگل، بهتر از آنها عمل کرده است.
الگوریتم RankBrain گوگل چگونه کار می کند؟
این الگوریتم دو وظیفه اصلی دارد:
۱- درک دقیق کلمات کلیدی جستجوی کاربران
۲- سنجش رضایت کاربران از نتایج جستجو
حال هر کدام از این وظایف را توضیح میدهیم.
RankBrain چگونه کلمه کلیدی جستجوی شده را درک میکند؟
چند سال پیش، گوگل با مشکلی روبرو بود:
۱۵ درصد از کلمات کلیدی که کاربران در گوگل جستجو میکردند قبلاً در گوگل دیده نشدهبودند.
با توجه به میلیاردها جستجوی روزانه، ۴۵۰ میلیون کلمه کلیدی پیچیده، گوگل را به مشکل انداخته بود.
قبل از ورود این الگوریتم، گوگل صفحات را برای بررسی درست شدن کلمات کلیدی جستجو شده، اسکن میکرد.
اما به دلیل اینکه این کلمات جدید بودند، گوگل نمیتوانست متوجه نیاز جستجوکننده شود. بنابراین، حدس میزد.
برای مثال، فرض کنید شما به دنبال جستجوی “کنسول خاکستری توسعه داده شده توسط سونی” هستید، گوگل صفحاتی را که کلمات “خاکستری”، “کنسول”، “توسعه” و “سونی” را در بر داشته باشند، جستجو میکند.
در حال حاضر، RankBrain به طور دقیق میفهمد شما چه میخواهید و نتایجی کاملاً دقیق ارائه میدهد.
چگونه؟ با تطبیق کلمات کلیدی جدید با کلماتی که گوگل پیش از این دیده است.
به عنوان مثال، این الگوریتم ممکن است متوجه شده باشد که بسیاری از کاربران به دنبال “کنسول خاکستری توسعه داده شده توسط نینتندو” هستند.
و این را یاد گرفته که کاربرانی که به دنبال “کنسول خاکستری توسعه داده شده توسط نینتندو” هستند، میخواهند نتایجی در مورد کنسولهای بازی ببینند.
بنابراین، وقتی کسی به دنبال “کنسول خاکستری توسعه داده شده توسط سونی” میگردد، الگوریتم نتایج مرتبط با کلمات کلیدی مشابهی که قبلاً دیده است (“کنسول خاکستری توسعه داده شده توسط نینتندو”) راارائه میدهد. بنابراین، نتایجی در مورد کنسولهای بازی نمایش داده خواهد شد، مثل پلیاستیشن.
در مثال دیگری، گوگل در یک پست وبلاگی که در مورد بهبود درک نیت جستجوگران توسط یادگیری ماشین گوگل است، صحبت میکند:
Google Open Source Blog
در این پست، گوگل تکنولوژی به نام “Word2vec (واژهبه-مفهوم)” را برای تبدیل کلمات کلیدی به مفاهیم شرح میدهد.
به عنوان مثال، گوگل میگوید که این تکنولوژی “متوجه میشود که پاریس و فرانسه به خاطر پایتخت کشور بودن به یکدیگر مرتبط می شوند.
با این حال، اگرچه این پست به صورت مستقیم در مورد رنکبرین صحبت نمیکند، رنکبرین احتمالاً از تکنولوژی مشابهی استفاده میکند.
به طور خلاصه، رنکبرین به جای تطبیق ساده کلمات کلیدی، آنها را به مفاهیم تبدیل میکند و سعی میکند صفحاتی را که این مفاهیم را پوشش میدهند، پیدا کند.
در ادامه، نشان خواهیم داد که این چگونه باعث تغییر رویکرد ما در تحقیق کلمات کلیدی سئو میشود، اما قبل از آن، به موضوع جذابتر رنکبرین بپردازیم.
RankBrain چگونه رضایت کاربر را اندازه گیری می کند؟
رنکبرین، موتور جستجوی هوشمند گوگل، قادر است به درک و استفاده از کلمات کلیدی جدید بپردازد و حتی الگوریتم خود را بهطور خودکار تغییر دهد. اما سوال بزرگ این است که بعد از نمایش یک مجموعه نتایج، چگونه میداند آیا آنها واقعاً خوب هستند یا نه؟
رنکبرین، به سیگنالهای تجربه کاربری (UX signals) توجه میکند. به عبارت دیگر، این موتور جستجوی نتایجی را به شما نمایش میدهد که بهنظرشان شما دوست دارید. اگر بسیاری از افراد یک صفحه خاص در نتایج را دوست دارند، این صفحه در رتبهبندی بهتر قرار میگیرد.
اگر شما از آن صفحه خوشتان نیامد، آن را حذف کرده و با یک صفحهی دیگر جایگزین میکند و در باره کلمه کلیدی بعدی که کاربری برای جستجو میکند، دوباره بررسی میکند.
رنکبرین دقت بسیار زیادی به نحوه تعامل شما با نتایج جستجو دارد. بهطور خاص، به سیگنالهای تجربه کاربری زیر توجه میکند:
نرخ کلیک ارگانیک
زمان اقامت در سایت
نرخ خروج از سایت بدون مشاهده صفحه دیگر
پوگو استیکینگ (Pogo-sticking)
این سیگنالها به عنوان سیگنالهای تجربه کاربری (UX signals) شناخته میشوند. برای مثال: اگر شما به دنبال درمان کشیدگی عضلانی در پشت هستید و در گوگل عبارت “کشیدگی پشت” را جستجو میکنید، احتمالاً بر روی نتایج جستجوی اول کلیک میکنید. متأسفانه، محتوای اولیه این صفحه خالی از محتواست و حاوی مطالب بیمحتوا و پراستفاده است. بنابراین شما دکمه بازگشت را میزنید و به نتیجه دوم میروید. این نتیجه نیز بهتر نیست و شامل نکات عمومی مانند “استراحت و یخ گذاشتن روی پشت” است. در نهایت، شما به نتیجه سوم میروید که دقیقاً به دنبال آن بودید. بنابراین، به جای بازگشت به نتایج جستجو، ۵ دقیقه میگذرانید تا به روش فیزیکی درمانخود را مطالعه کنید و از آن استفاده کنید. و به دلیل اینکه هدف شما در این صفحه بود، دوباره به نتایج جستجو بازنگری نمیکنید.
این پیامدهای رفتوآمد بین صفحات جستجویی و مراجعه به صفحات دیگر، به عنوان “پوگو استیکینگ” شناخته میشود و رنکبرین به آن توجه بسیاری میکند. اگر گوگل متوجه شود که افراد به سرعت از یک صفحه برای کلیک بر روی نتایج جستجوی دیگر خارج میشوند، به گوگل پیغام قوی میدهند: “این صفحه بد است!”. و اگر گوگل ببیند که بسیاری از افراد به صفحهی خاصی بهطور مداوم دسترسی دارند، این صفحه را برای رتبهبندی بهتر تقویت خواهد کرد.
در ادامه، بیشتر درباره بهینهسازی برای سیگنالهای تجربه کاربری صحبت خواهیم کرد. اما در حال حاضر، نوبت به نشان دادن این است که چگونه رنکبرین باعث تغییر در روش تحقیق کلمات کلیدی میشود.
مطالب مرتبط: